تاثیر فوق العاده نوروفیدبک در ورزش حرفه ای
سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۲۱ ب.ظ
نوروفیدبک (Neurofeedback) چگونه کار میکند؟
در نوروفیدبک سنسورهایی که الکترود نامیده میشوند بر روی پوست سر بیمار قرار میگیرند. این سنسورها فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت و در غالب امواج مغزی (در اغلب موارد به شکل شبیهسازی شده در قالب یک بازی کامپیوتری یا فیلم ویدئویی) به او نشان میدهند. در این حالت پخش فیلم یا هدایت بازی کامپیوتری بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزی شخص انجام میشود.
به این شکل فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا از دست دادن امتیاز و یا تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود میآید، پی به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود برده و سعی میکند تا با هدایت بازی یا فیلم، وضعیت تولید امواج مغزی خود را اصلاح کند (مثلاً اگر قرار است فرد موج آلفای خود را کاهش دهد بازی در صورتی پیش میرود که موج آلفا از یک حد مشخص شدهای کمتر باشد).
نوروفیدبک در واقع یک فرایند آموزشی است که در آن مغز خود تنظیمی را فرا میگیرد. در طول آموزش، فعالیت مغز توسط اداره هشیار و ناهشیار توجه کنترل میشود. یادگیری هشیارانه زمانی اتفاق میافتد که فرد در مییابد که چطور سیگنال فیدبک به توجه و وضعیت ذهنی او ارتباط پیدا میکند.
قسمت عمده یادگیری در سطح ناهشیار اتفاق میافتد، جائیکه مغز تدریجاً میتواند بصورت مستقیم و خودکار سیگنال فیدبک را کنترل کند. مهارتهای جدید که بصورت آگاهانه و نا آگاهانه بدست آمدهاند در طول آموزش درونی میشوند و بطور خودکار به فعالیتهای روزانه فرد منتقل میشوند. این کار درست مانند یادگرفتن رانندگی است. همانطور که رانندگی پس از یادگیری کامل به صورت یک سری اعمال خودکار در میآید و هیچگاه فراموش نمیگردد، مهارتهایی نیز که مغز در طی آموزش نوروفیدبک فرا میگیرد ماندگار خواهند بود.
بنابراین نوروفیدبک به مغز کمک میکند تا یاد بگیرد که چطور خودش را تنظیم و نواقص عملکردی خود را برطرف نماید. لذا هیچگونه دستکاری یا مداخله ماده خارجی وجود ندارد که بخواهد عوارض جانبی داشته باشد یا وابستگی ایجاد کند. با نوروفیدبک ما تنها مهارتهای جدیدی را فرا میگیریم، مهارتهایی که ما و مغزمان را بیش از پیش توانمند میسازد.
نوروفیدبک از نوروپلاستیسیتی کمک میگیرد.
از دید روانشناسی، چنین به نظر میرسد که آموزش و تمرین تمرکز، فرایندهای ارتباط، رشد و بلوغ عصبشناختی در مغز را تحریک و افزایش میدهد. این وقتی اتفاق میافتد که نورونها طی آموزش به ایجاد ارتباطات سیناپسی (ارتباط بین نورونی) جدید وادار شده و باعث بهبود عملکرد مغز در مناطق خاص میشوند. همچنین شواهدی وجود دارد که بین فعالیت موج آلفا و جریان خون مغز ارتباط مستقیمی وجود دارد.
به عبارت دیگر وقتی فرد موفق میشود که برای مدتی وضعیت افزایش موج آلفا را حفظ کند، مغز وی خون بیشتر و در نتیجه اکسیژن و غذای بیشتری دریافت میکند. این مسئله سبب میشود که نورونهای آسیب دیده به بازتولید و بهبود هدایت سیگنالهای الکتریکی خود بپردازند.
توانایی سلولهای عصبی به ایجاد ارتباطات سیناپسی و مسیرهای جدید در مغز، نوروپلاستیسیتی نام دارد. یک مثال برای این حالت وقتی است که منطقه جدیدی در مغز کارکردهای یک منطقه دیگر را به عهده میگیرد. به این ترتیب در طی آموزش نوروفیدبک، نورپلاستیستی وارد عمل میشود.
کاربردهای درمانی نوروفیدبک:
-بیشفعالی/کمبود توجه (AD/HD):
بیش از هر زمان دیگری، برای درمان AD/HD از نوروفیدبک استفاده شده است. ۸۵-۸۰% کودکان مبتلا به AD/HD به وسیله نوروفیدبک بهبودی کامل مییابند.
- اضطراب (Anxiety):
بسیاری از متخصصان، بکارگیری نوروفیدبک به منظور درمان اضطراب را یکی از عمدهترین موارد و زمینههای استفاده از نوروفیدبک میدانند. اکثر آنها معتقدند اضطراب یکی از اولین مواردی بود که به نوروفیدبک پاسخ داد. نتایج پژوهشی نشان میدهد که در حدود ۹۰-۸۰% از بیماران اضطرابی با این روش بهبود یافتهاند.
- ناتوانی یادگیری (Learning Disability)،
این اختلالات در سنین دبستان شایع هستند. در درمان این اختلالات، نوروفیدبک تحول بزرگی ایجاد کرده است. در این مورد نوروفیدبک به تنهایی پاسخگوست و نیازی به درمان مکمل ندارد. معمولاً با کامل کردن یک دوره درمانی بهبودی ثابتی حاصل میشود.
- اختلالات خواب:
اولین تغییراتی که مراجعین عموماً بعد از شروع درمان با نوروفیدبک مشاهده میکنند، تغییر و تنظیم خوابشان است. بنابراین میتوان از نوروفیدبک در درمان اختلالات خواب نیز استفاده کرد.
- صرع، آسیب مغزی و سکته مغزی:
در انواع صرع و در مواردی که داروها مؤثر نبودهاند و بیماری بسیار مزمن و غیرقابل کنترل بوده است نوروفیدبک در درمان ۷۰ تا ۹۰% بیماران موفق بوده است.
- آسیب مغزی :
نوروفیدبک سبب بهبود مشکلات ناشی از آسیب و سکته مغزی میشود. از آنجمله میتوان به بهبود در حافظه، سردرد، گیجی و حواسپرتی، سرگیجه، مشکلات تمرکزی، اضطراب، افسردگی، تغییرات خلقی، اختلالات خواب، تحریک پذیری، مشکلات ادراک بینایی و دیسلکسی اشاره کرد.
-دردهای مزمن و سردردهای میگرنی:
درمانگران و پزشکانی که از نوروفیدبک برای درمان دردهای مزمن و سردردهای میگرنی استفاده کردهاند، اعلام کردند که وقوع و شدت حملات میگرن در اکثر موارد با استفاده از این روش کاهش مییابد و حتی از بین میرود.
- افسردگی:
در مورد بیماران مبتلا به افسردگی اساسی که هیچ درمانی برای آنها کارساز نبوده، نوروفیدبک در اغلب موارد بهبود دهنده بوده است.
- سوءمصرف مواد:
مطالعات نشان داده است که در مقایسه با درمانهای موجود برای ترک اعتیاد، درمان با نوروفیدبک از بسیاری از روشهای دیگر موفقتر بوده است. علاوه براین، درمان با این روش وسوسه و ولع فرد را کاهش میدهد و در درازمدت احتمال عود و بازگشت را پایین میآورد.
جلسات درمان با نوروفیدبک:
ابتدا شرح حالی از مراجع گرفته میشود. سپس او روی صندلی مخصوص و راحتی مینشیند. ۲ الکترود به گوشهای مراجع و یک الکترود به سر او، در جای مناسب متصل میشود (بنا به تشخیص درمانگر). سپس از بیمار خواسته میشود تا کاملاً آرام باشد و به صفحه کامپیوتری که در مقابلش قرار دارد نگاه کند.
درمانگر برنامه خاصی برای بیمار در نظر گرفته است که متناسب با مشکل اوست. (این برنامهها شبیه بازی کامپیوتری هستند). بیمار کار خاصی انجام نمیدهد بلکه مغز اوست که همه کارها را انجام میدهد. پس از چندین جلسه تمرین و تکرار، مغز تکالیف را میآموزد و خود را با آنها تطبیق میدهد. در پایان جلسه الکترودها از بیمار جدا میشود و تکالیفی برای انجام در منزل به او داده میشود.
به منظور هرچه بهتر بودن نتایج حاصل از درمان و پایداری بیشتر اثرات درمانی، تعداد جلسات باید به حدی باشد که درمان تکمیل شود. مدت معمول جلسات ۴۵ دقیقه است، ممکن است در برخی موارد کمی طولانیتر یا کوتاهتر باشد. حداقل ۲ تا ۳ جلسه در هفته توصیه میشود. اما برگزاری ۳ تا ۴ جلسه در هفته باعث تسهیل درمان میشود. برای قطع درمان باید به تدریج فاصله جلسات را زیاد کرد.
ابتدا دو هفته یکبار و در صورتی که بهبودی ادامه پیدا کرد ماهی یک بار. اگر به محض از بین رفتن علائم و نشانههای بیماری، درمان را قطع کنیم، ممکن است پس از گذشت مدتی مثلاً ۳ ماه یا ۹ ماه تمامی نشانههای بیماری برگردند. در اینجاست که تصور میکنیم نوروفیدبک بیتأثیر بوده است. اما باید بدانیم نوروفیدبک در حقیقت نوعی یادگیری است و کاملاً واضح است که هرچه تکرار و تمرین بیشتر باشد، یادگیری نیز بهتر و بیشتر خواهد بود و آموختهها دیرتر از بین میروند.
تا به امروز هیچ اثر منفی از نوروفیدبک گزارش نشده است، بلکه تمام اثراتی که داشته مثبت بوده است. بدترین حالت این است که نوروفیدبک نتواند تغییری در علائم بیماری به وجود آورد.
همزمان کردن مصرف دارو با نوروفیدبک نه تنها عوارض بدی ندارد، بلکه باعث میشود تأثیر داروها بیشتر شود و پس از مدتی داروها قطع شوند.
مزیتهای درمان تکنولوژیک نسبت به دارو درمانی
1 ) نداشتن عوارض جانبی و اثرات سوء برخی داروها (از جمله اثرات سوء داروها کاهش انعطاف پذیری مغز است).
2) داشتن اثرات درمانی پایدار
3 ) بهبود بیماری در مواردی که دارودرمانی تنها علائم را موقتا از بین میبرد، مانند AD/HD، وسواسهای شدید، افسردهخویی و … .
4 ) تنظیم کل فعالیتهای مغز.
در حقیقت داروها به عنوان یک ماده خارجی سعی در تنظیم فعالیتهای مغز دارند. بنابراین با قطع آنها، نظم ایجاد شده در مغز نیز از بین میرود و مغز مجدداً برای اینکه تنظیم خود را به دست آورد نیازمند داروست. این مسئله به عنوان اثر تنظیمی داروها شناخته میشود در حالیکه هدف نوروفیدبک آموزش خود تنظیمی به مغز است و سعی دارد به مغز یاد دهد که چگونه خود را تنظیم کند.
در نتیجه پس از درمان با نوروفیدبک، مغز با مواجهه با مشکلات جدید و خارج شدن از نظم خود، نیازمند ماده دارویی خارجی نمیباشد، چرا که میتواند از طریق فرایند خودتنظیمی، نظم جدید خود را بدست آورد.
«در واقع در دارودرمانی به مغز ماهی دادهایم، درحالیکه در نوروفیدبک ماهیگیری یاد دادهایم.»
فواید دیگر نوروفیدبک
از آنجا که نوروفیدبک به تنظیم کارکرد مغز میپردازد، لذا در ارتقاء توانمندی ها و مهارت های مختلف ذهنی و شناختی مانند بهینه سازی تصمیم گیری، افزایش خلاقیت، تقویت حافظه، افزایش تمرکز، کاهش استرس و اضطراب، افزایش هماهنگی جسم و بدن (بویژه در ورزشکاران)، افزایش توانمندیهای هنری از جمله در موسیقی و … تأثیر فوقالعادهای دارد. امروزه بسیاری از شرکتها و سازمانهای معتبر جهانی از جمله ناسا(سازمان علوم فضایی آمریکا) از این روش و سایر روشهای مبتنی بر بیوفیدبک، به منظور بهینهسازی عملکرد پرسنل خود استفاده میکنند.
تاریخچه نوروفیدبک
همه چیز در سالهای دهه ۱۹۶۰ شروع شد. دکتر باری استرمان Barry Sterman، محقق دانشگاه UCLA کالیفرنیا، مشغول به انجام تحقیقاتی درباره فعالیت عصبشناختی مرتبط با خواب بود که در خلال آن موفق به کشف امواج ۱۴ هرتز در EEG مغز گربههای مورد آزمایش گردید.
این امواج با کاهش تنش عضلانی در گربهها ارتباط داشتند و بعدها نام SMR به خود گرفتند. دکتر استرمان و گروهش به تحقیقات خود ادامه دادند تا ببینند که آیا گربهها در ازای دریافت پاداش (شیر)، تولید امواج SMR در مغز خود را افزایش میدهند یا خیر؟ پاسخ مثبت و نتیجه رضایتبخش بود. به دنبال آن دکتر استرمان هدایت تحقیقاتی برای NASA را برعهده گرفت که در آن به ارزیابی سمی بودن سوخت موشک پرداخت (افرادی که در معرض سوخت قرار میگرفتند دچار حالات استفراغ، سردرد، افزایش دم و بازدم (هواگیری)، توهم و تشنج میشدند).
دکتر استرمان گربهها را در معرض مقدار زیادی سوخت قرار داد و در آنها حالات استفراغ، سر و صدا، افزایش هواگیری، بزاقآوری، حملات تشنجی و مرگ را به دنبال هم مشاهده کرد. اما یک گروه از گربهها واکنش دیگری نشان دادند که باعث تعجب گروه تحقیق شد. آنها توانستند وقوع حملات را در دوز بیشتری نسبت به دوز قابل تحمل برای گربههای دیگر متوقف کنند.
گروه با مراجعه به سوابق گربهها دریافتند که این گروه از گربهها پیش از این طی مطالعه خواب، تحت آموزش SMR قرار گرفته بودند. دکتر استرمان تحقیقات خود را روی انسان و در مورد بیماران مبتلا به صرع ادامه داد. او تاکنون مقالات زیادی درباره استفاده از نوروفیدبک نوشته است.
تا به امروز هیچ اثر منفی از نوروفیدبک گزارش نشده است، بلکه تمام اثراتی که داشته مثبت بوده است. بدترین حالت این است که نوروفیدبک نتواند تغییری در علائم بیماری به وجود آورد.
همزمان کردن مصرف دارو با نوروفیدبک نه تنها عوارض بدی ندارد، بلکه باعث میشود تأثیر داروها بیشتر شود و پس از مدتی داروها قطع شوند.
نوروفیدبک و اختلالات مختلف :
AD/HD
AD/HD با رفتارهایی مانند بیتوجهی، تکانشگری و حواسپرتی مشخص میشود. بسته به اینکه چه رفتاری غلبه داشته باشد این اختلال را به سه زیرگروه تقسیم میکنند. یک دسته با برجستگی بیتوجهی مشخص میشود، یک دسته با تکانشگری و بیشفعالی و دسته سوم با ترکیبی از بیتوجهی، تکانشگری و بیشفعالی.
تحقیقات نشان داده است کودکان AD/HD کمتر قادرند که موج بتا بالای ۱۴ هرتز تولید کنند و بیشتر امواج تتا در محدوده ۸-۴ هرتز تولید میکنند. برای داشتن تمرکز مناسب در وضعیت بهینه، مغز نیاز دارد تا سطح بالایی از امواج سریع بتا و سطح پایینی از امواج آهسته تتا را تولید کند در حالیکه در تمرکز ضعیف این تعادل به هم میخورد.
نوروفیدبک برای افزایش تولید بتا و کاهش تولید تتا مورد استفاده قرار میگیرد. طی فرایند آموزش، کودک طی یک بازی کامپیوتری برای تولید امواج مناسب پاداش دریافت میکند تا به این ترتیب یاد بگیرد که چگونه به مدیریت توجه و برانگیختگی بپردازد و کنترل بهتری بر رفتار و هیجانات خود داشته باشد.
میتوان گفت که شغل مغز توجه کردن است، نه فقط به دنیای بیرون بلکه به فرایندهای درونی هم توجه میکند و این چنین فعالیتهای خودش و بدن را وارسی میکند. وقتی امواج خاص در مغز را مورد آموزش قرار میدهیم در بیشفعالی، تکانشگری و گوشبزنگی بهبود حاصل میشود.
در کنار فواید مربوط به توجه، فواید دیگری هم در رابطه با بعضی رفتارهای همراه AD/HD مشاهده میگردد. خطاهای کمتری در آزمونهایی که مسائل شناختی را به چالش میکشند اتفاق میافتد؛ زمان واکنش بهبود مییابد و نیز پایدار میشود؛ شب ادراری و دندان قروچه شبانه برطرف شده، میل به شکر و تیکهای حرکتی و صوتی هم از بین میروند؛ وسواس فروکش میکند؛ حتی ضریب هوشی افزایش یافته و دستخط بهتر میشود.
نافرمانی، قشقرق، طغیان، خشم زیاد، خودسری، دروغگویی و حتی رفتارهای خشنتر مانند پرخاشگری، بدرفتاری با حیوانات (Cruelty to animals)، دعوا کردن و fire setting همه به این روش جواب میدهند. بعضی از این بچهها هیچ احساس پشیمانی نمیکنند و بنظر خونسرد میرسند.
این روش در مورد بچههای افسرده، مضطرب، و بچههایی که دارای اختلالات هیجانی هستند کمک کننده است. در بیشتر موارد کودکان موفق میشوند دوز داروی خود را کاهش داده یا آن را قطع کنند. دیده شده که وقتی دوره درمان با نوروفیدبک کامل شود، اثرات بهبودی آن تا بلندمدت ادامه خواهد داشت.
در هر حال ذکر این نکته ضروری است که دستگاه عصبی کودکان بیشفعال آسیبپذیرتر از کودکان دیگر است که میتواند دلایل ژنتیک، تغذیهای، رشدی و یا زمینه خانوادگی داشته باشد.
اوتیسم
یکی از روشهایی که مغز از طریق آن چیزهای مختلف را یاد میگیرد، تقلید آینه وار از رفتار دیگران است (سیستم آینهای). زمانی که کسی خمیازه میکشد احتمالاً ما نیز خمیازه میکشیم.
در EEG چیزی شبیه به این سیستم آینهای میبینیم که به آن «ریتم مو» میگوییم. ریتم مو به طور طبیعی در ناحیه حسی ـ حرکتی مغز و در زمانی که مشغول انجام فعالیت خاصی نیستیم به وجود میآید. مغز از این ناحیه برای کنترل اطلاعات ورودی استفاده میکند و سبب میشود به صورت هوشیار فعالیتهای حسی (احساسی) و حرکتی را درک کنیم.
مشاهده ریتم مو بیانگر آن است که مغز در حالت «بیکاری» قرار دارد و به اطلاعات ورودی پاسخ نمیدهد. در فردی که پردازش و پاسخ به اطلاعات در آن طبیعی است، هنگام دیدن یک سیب به طور ناگهانی امواج مو کاهش مییابد، دروازه ورود اطلاعات به ناحیه حسی ـ حرکتی باز میشود و فرد سیب را درک کرده و میتواند آن را بردارد.
متأسفانه در افراد مبتلا به اوتیسم و آسپرگر این سیستم ناقص عمل میکند و دروازه ورود اطلاعات بسته میماند بنابراین اطلاعات پردازش نمیشوند و پاسخ و رفتار مناسبی مشاهده نمیشود. مشکل دیگر، عملکرد نامناسب نیمکره راست است.
اطلاعاتی که از بیرون دریافت میشوند، برای پردازش اولیه به نیمکره راست فرستاده میشوند. این پردازش اولیه سطحی، مبهم و تا حدودی بیمعنی است. این اطلاعات سپس برای پردازش بیشتر و دقیقتر به نیمکره چپ فرستاده میشوند.
در اثر کارکرد ناقص نیمکره راست، اطلاعات انتقالی به نیمکره چپ نیز بیاعتبار میشود و این نیمکره نمیتواند درک صحیحی از دنیای اطراف به وجود آورد. از طرفی لوبهای پیشانی باعث آگاهی هوشیارانه ما از آنچه در اطرافمان روی میدهد میشوند.
این قسمت به ما اجازه میدهد تا بر پایه اطلاعات دریافتی، اعمال خود را برنامهریزی و اجرا کنیم. وجود ریتم مو و جلوگیری آن از ورود اطلاعات باعث میشود لوبهای پیشانی نتوانند تحلیل و عملکرد مناسبی نسبت به محیط اطراف داشته باشند.
کارکرد نامناسب نیمکره راست، لوبهای پیشانی و وجود نابجای ریتم مو منجر به بروز رفتارهای اجتماعی نامناسب و ارتباطات سطحی و سرد میشود. در اوتیسم، نیمکره چپ نیز کارکرد نامناسبی دارد. استفاده از نوروفیدبک به کودک مبتلا به اوتیسم کمک میکند تا کوهرنس و ریتم مو را در مغز خود کاهش داده و عملکرد آن را بهبود بخشد.
نوروفیدبک در مواردی مانند ارتباطات کلامی، فیزیکی و اجتماعی به کودک اوتیستیک کمک میکند. مدارک کلینیکی حاکی از بهبود گفتار، پاسخدهی، تعادل، ادراک و ابرازهای مناسب چهره میباشند. همچنین نوروفیدبک به کاهش حساسیتهای حسی و پاسخدهی بهتر به تغییرات محیطی کمک میکند.
مشکلات یادگیری
مشکلات یادگیری ممکن است در یک یا چند فرایند پایه در فهم زبان گفتاری یا نوشتاری بوجود آیند. عقیده بر این است که مشکلات یادگیری نتیجه تغییراتی در کارکرد مغز هستند. این مشکلات ممکن است در کارکردهای شنیداری، حافظه یا پردازشی اتفاق بیفتد و مشکلاتی را در فهم و به یاد آوردن کلمات، در بیان یا دریافت زبان شفاهی یا کتبی، در شکلدهی حروف یا فهم مفاهیم ریاضی بوجود آیند.
دیده شده که کودکان LD سطوح بالایی از فعالیتهای آلفا و تتا را از خود نشان میدهند که این به پیشرفت فعالیتهای ذهنی صدمه میزند. نوروفیدبک به کاهش تولید آلفا و تتا کمک کرده و سبب بهبود مهارتهای خواندن، نوشتن، ریاضیات و نقاشی و نیز افزایش نمره IQ میشود.
در نقشه مغزی کودکان ناتوان یادگیری اغلب یک یا چند مورد از موارد زیر مشاهده میگردد:
• امواج آهسته یا نوکتیز کانونی در یک یا چند ناحیه مغزی
مثلاً در دیسلکسی این امواج آهسته در لوب پس سری، ناحیه ورنیکه، ناحیه بروکا و ناحیه حسیحرکتی مغز دیده میشوند.
• فعالیت نامناسب امواج آلفا یا بتا
مغز ما از امواج آلفا برای استراحت دادن به خود استفاده میکند. اگر تولید این موج ادامه یابد و متوقف نشود مغز نمیتواند بسیاری از فعالیتهای حیاتی خود را انجام دهد. در عوض امواج سریع بتا برای انجام فعالیتهای توجهی و تمرکزی مغز ضروری میباشند. کاهش فعالیت بتا و افزایش آلفا در این افراد منجر به بروز مشکلات یادگیری میشود.
• افزایش یا کاهش کوهرنس
قسمتهای مختلف مغز برای اینکه بتوانند پیچیدگی های دنیا را درک کرده و عملکرد مناسبی داشته باشند، دائماً با هم در ارتباطند. قطع و برقراری بموقع این ارتباطات منجر به پردازش صحیح اطلاعات میشود. در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ارتباط بین دو یا چند ناحیه از مغز یا بخوبی برقرار نمیشود و یا در صورت برقراری، درهمآمیختگی پیدا میکند.
میزان زیاد Coherence در QEEG نشان می دهد که ۲ یا چند ناحیه از مغز در هم آمیختگی پیدا کرده و نمی توانند اطلاعات را به خوبی پردازش یا اجرا کنند. کاهش Coherence هم نشانه این است که مغز نمی تواند به خوبی قسمت های لازم برای انجام کار خاصی را پیوند دهد. افراد ناتوان یادگیری ممکن است هر دو یا یکی از حالات کاهش و افزایش Coherence را در QEEG خود نشان بدهند.
میدانیم که نوروفیدبک خودتنظیمی را به مغز آموزش میدهد لذا کودک میتواند با کمک این روش به اصلاح و تنظیم مناسب الگوی امواج مغزی خود بپردازد . استفاده از نوروفیدبک سبب تنظیم فعالیت امواج مغزی و برطرف شدن مشکلات کوهرنس در کودکان دارای مشکل یادگیری میگردد.
اختلالات خواب (در بزرگسالان)
مدارک بالینی مختلفی وجود دارد که نشان میدهد استفاده از نوروفیدبک به بهبود اختلالات مختلف خواب از جمله بیخوابی، آپنه، سخت به خواب رفتن، مرتب از خواب پریدن و… که علائمی مرتبط با اضطراب و افسردگی هستند، کمک میکند.
در واقع نوروفیدبک به خودتنظیمی مغز در برانگیختگی فیزیولوژیک کمک میکند و همین امر سبب بهبود کیفیت خواب میشود.
مشکلات خواب (در کودکان)
مشکلات خواب شامل شبادراری، راه رفتن در خواب، حرف زدن در خواب، وحشت در خواب و اضطراب مربوط به خواب رفتن میباشند. نوروفیدبک با کمک به خود ـ تنظیمی مغز در تنظیم برانگیختگی فیزیولوژیک، در بهبود مشکلات مربوط به خواب موفق بوده است و غالباً اولین چیزی که در درمان توسط نوروفیدبک توسط مراجعین گزارش میشود بهبود کیفیت خواب است.
صرع
نوروفیدبک اولین بار در حوزه بهبود صرع به کار گرفته شد. استرمان در پژوهشهای خود متوجه گردید که تقویت موج SMR در حیوانات و انسان سبب کنترل و بهبود تشنج میگردد. نشان داده شده است که نوروفیدبک در بهبود انواع صرع از جمله صرع کوچک، صرع بزرگ و تشنجهای موضعی پیچیده مؤثر است. همچنین باعث کاهش دوز دارو و کنترل بهتر تشنجها میشود. اغلب افرادی که تحت درمان با نوروفیدبک قرار گرفتهاند افرادی هستند که درمانهای دارویی در حل مشکل آنها ناموفق بوده است.
نوروفیدبک پایداری مغز را افزایش میدهد. مدت درمان ممکن است کمی طولانی شود اما معمولاً نتایج خوبی به دست میآید که به شکل بهبود سطح عملکرد مغز، کاهش دوز داروها و عوارض جانبی آنها، کاهش تعداد تشنج و رفع نیاز به جراحی (در مواردی که نیاز به جراحی بوده است) قابل مشاهده است.
اضطراب
گاهی اضطراب حاصل مغزی است که خیلی سریع کار میکند و لازم است که آرام شود. مشخص شده که تقویت آلفا سبب پیدایش حالت آرامش و خلوت شدن ذهن میشود.
با پیشرفت تکنیکها و مطالعات مربوط به امواج آلفا، محققان دریافتند که آموزش آلفا در بهبود اختلالات اضطرابی، سندرمهای درد، اختلالات خواب و استرس مزمن مؤثر است.
در واقع اضطراب نشانهای از وجود مشکلات در خودتنظیمی مغز است. نوروفیدبک اطلاعاتی را از EEG مراجع به وی ارائه میدهد و کمک میکند تا بتواند وجوه مختلف آن را تحت کنترل خود درآورد و به این ترتیب به مغز می آموزد تا خودش را بهتر تنظیم کند. این مهارت بعد از این بصورت ناهشیار در مواقع مختلف و برای غلبه بر اضطراب و حملات هراس توسط شخص بکار گرفته میشود.
استفاده از نوروفیدبک در بیماران PTSD به آنها اجازه میدهد تا خاطرات مربوط به حادثه را بدون احساس ناراحتی و رنج پردازش کنند.
افسردگی
در نقشه مغزی افراد افسرده نشانههای مختلفی دیده میشود که بعضی از آنها عبارتند از:
افزایش یا کاهش فوقالعاده در فعالیت امواج بتا و آلفا در سراسر یا بخشی از مغز؛ کاهش یا افزایش موج دلتا؛ کاهش یا افزایش غیرطبیعی کوهرنس و … . استفاده از نوروفیدبک منجر به انجام اصلاحات در الگوی امواج مغزی افراد افسرده میگردد. تغییر در میزان سروتونین و نوراپینفرین که دو انتقالدهنده عصبی هستند از علل بروز افسردگی است. نقل و انتقالات انتقالدهندهها از مباحث مربوط به شیمی مغز است.
نکته در اینجاست که تغییر در شیمی مغز به تغییر در امواج، و تغییر در امواج به تغییر در شیمی مغز میانجامد. لذا استفاده از نوروفیدبک و اصلاح الگوی امواج مغزی سبب ایجاد تعادل در نقل و انتقالات مواد شیمیایی مغز میگردد.
نوروفیدبک ساز و کار اصلی که مغز به آن وسیله برانگیختگی فیزیولوژیک را کنترل میکند تحت کنترل درآورده و مکانیزم برانگیختگی را طبیعی میسازد. این روش صرفنظر از علت افسردگی اثربخش است. در طی درمان مراجع ممکن است متوجه شود که لازم است استفاده از داروهای ضدافسردگی یا محرک را کاهش دهد که به هر حال باید از نظر دوز دارو در طی درمان تحت نظر متخصص باشد.
درد مزمن
در مورد درد مزمن فرض بر این است که آسیبی که در ابتدا منشأ درد بوده است درمان شده اما درد همچنان باقی است و چه بسا بدتر شده است. وقتی درد برای مدت طولانی ادامه پیدا کند، آستانه درد ممکن است کاهش یافته و در نتیجه ادراک آن افزایش یابد. به عبارت دیگر مغز توجه بیشتری به احساس درد میکند.
طولانی شدن مدت درد، آستانه مغز نسبت به درد را پایین آورده و سبب افزایش ادراک درد میشود. استفاده از نوروفیدبک آستانه مغز نسبت به درد را بالا برده و حتی به مقدار طبیعی میرساند و به این شکل سبب کاهش ادراک درد میشود. حتی با وجود آسیب هم، تنظیم شدن دوباره آستانه درد در یک حد طبیعی، باعث بهتر شدن درد میشود. مغز با کمک نوروفیدبک آستانه درد را از نو تنظیم میکند.
صدمات مغزی خفیف (mTBI)
پیامدهای آسیب مغز خفیف شامل سردرد، بدن درد، حالت تهوع، گمگشتگی ، افسردگی، خستگی مفرط، مشکلات بینایی، نقائص پردازش شنیداری، مشکلات خواب، وز وز گوش، تحریکپذیری و اضطراب و حتی تغییرات یا ناپایداری شخصیتی میباشد. در حالیکه هیچ نوع دارو درمانی مرسومی برای این علائم وجود ندارد، لیکن معمولاً به نوروفیدبک جواب میدهند.
مطابق با گزارش خود افراد تحت درمان تا ۸۰% بهبودی در علائم پیدا میشود. بازیابیهایی که مغز به این ترتیب بدست میآورد اثر بلندمدت دارد. استفاده از این روش حتی سالها بعد از آسیب هم مفید خواهد بود. بعضی بهبودها بعد از آسیب بصورت خودبخود مورد انتظار هستند لیکن نوروفیدبک فرایند را سرعت میبخشد.
آموزش در مناطق خاص قشری که مربوط به کنترل برانگیختگی فیزیولوژیک میشود صورت میگیرد. در مورد صدمات خفیف شواهد حاکی از تأثیر مثبت نوروفیدبک در کمک به بهبود علائمی مانند: کاهش انرژی، سردرد و دردهای مزمن، گیجی و سرگیجه، مشکل حافظه، مشکل در تمرکز، اضطراب، افسردگی، تغییرات خلقی، اختلالات خواب و مشکلات ادراک بینایی میباشد. شواهد بالینی نشاندهنده این است که استفاده از نوروفیدبک حتی پس از اینکه سایر درمانها از پیشرفت باز میمانند، سبب دستیابی به نتایج بیشتر میشود.
سکته مغزی
سکته مغزی اغلب نارساییهایی را در عملکرد مغزی به دنبال خود دارد. نوروفیدبک علاوه بر کمک به بهبود نقائصی که از سکته ناشی میشود، در برطرف کردن مشکلات ثانویهای که پدید میآید مانند اضطراب، افسردگی، تحریکپذیری، کسالت و… هم مفید است. نوروفیدبک باعث دستیابی به بازیابی بلندمدت کارکرد مغز میشود.
بسیاری پیامدهای ناشی از سکته در محل آسیب به وجود نمیآیند و شبیه به پیامدهای ذکر شده در مورد MTBI هستند: مشکلات خواب، تحریک پذیری، تغییرات خلقی و افسردگی.
این موارد خیلی زود به نوروفیدبک جواب میدهند بعضی نقائص خاص که مربوط به سکته میشوند مانند راه رفتن، گفتار و ضعف یک طرف بدن، زمان بیشتری برای بازیابی میبرند و حتی ممکن است بهبودی بطور کامل بدست نیاید. گاهی لازم است فرایند آموزش بطور بلندمدت ادامه پیدا کند تا مغز بتواند به مرور قابلیتهای قبلی خود را بازیابد.
عملکرد بهینه
نوروتراپی اهداف مختلفی دارد:
- تثبیت عملکرد سراسری مغز با افزایش توانایی مغز در تولید امواج مغزی مختلف در محدوده صحیح .
- بهبود توانایی مغز برای تغییر نرم و راحت از یک حالت ذهنی به حالت دیگر و حفظ آن حالت به اندازه نیاز.
- بهبود کارکرد مغز در نواحی خاص مرتبط با مشکلاتی که فرد در آن زمان تجربه میکند.
سالهاست که ورزشکاران، هنرمندان، مدیران و افراد نظامی، از نوروفیدبک برای دستیابی به بالاترین سطوح عملکرد درمانی استفاده میکنند. پروتکلهای آموزشی، برانگیختگی فیزیولوژیکی، تمرکز و توجه، تعادل نیمکرههای مغزی، آرمیدگی و کارکرد اجرایی را تحت تأثیر و آموزش قرار میدهند. نوروفیدبک یک تکنیک یادگیری و وسیله آموزشی است. مراجع از تغییراتی که طی آموزش بوجود آمده آگاه میشود و قادر خواهد بود تا روند پیشرفت خود را در جهت رسیدن به قابلیتهای بالاتر مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد.
۹۳/۰۵/۲۸